بسیار برای ما پیش میآید که زبان آموزانی در ترم های نسبتا بالا ببینیم که در دانش و روان بودن در صحبت (Fluency) حرف چندانی برای گفتن نداشته و احساس شکست میکنند.
این افراد تا همین حالا هم کلی زمان، پول و انرژی روی این موضوع گذاشتهاند و رسیدهاند به همان نقطهای که از آن شروع کرده بودند.
امیدواریم این اتفاق برای شما نیفتاده باشد و در آینده هم تجربهاش نکنید. اما با خودمان که تعارف نداریم: این اتفاق بالاخره برای بعضی از زبان آموزان میافتد.
به همین خاطر است که باید اصلی ترین دلایل عدم موفقیت در یادگیری زبان انگلیسی را با هم مرور کنیم.
بخش اول این دلایل معمولا به خودِ زبان آموز برمیگردد:
بهانهها و طرز فکرهای غلط
ببخشید که اینقدر رک صحبت میکنیم: تا خودتان طرز فکرتان را تغییر نداده و دست از بهانهگرفتن برندارید، هیچ کس نمیتواند به شما کمک کند. پس از همین حالا به جملات پایین دقت کرده و سپس همه را با هم از ذهنتان بریزید دور!
“من استعداد یادگیری زبان ندارم.”
درست است که افراد مختلف استعدادها و تواناییهای گوناگون دارند. یکی ریاضیدان شده، یکی نقاش و دیگری هم یک بازیکن بسکتبال حرفهای. این آدمها نمیتوانند جای یکدیگر را بگیرند.
این موضوع در یادگیری زبان هم تا حدی وجود دارد، بالاخره واقعیت این است که بعضی از شاگردان درس را سریع تر و با زحمت کمتری یاد میگیرند.
اما یادگیری زبان و یادگیری پیانو دو موضوع کاملا متفاوت هستند. در صورتی که به نارساییهای ذهنی و حرکتی شدید مبتلا نباشید، با هر نوع هوش و استعداد میتوانید زبان انگلیسی را به خوبی بیاموزید.
بزرگترین لطفی که میتوانید در حق خود بکنید این است که برای یادگیری زبان انگیزه داشته باشید. پشتکار و علاقه به یادگیری همه چیز است، پس همین حالا تفکرات منفی را کنار گذاشته و تلاش کنید راه دیگری برای یادگیری پیدا کنید. در این راه، مشاوران آموزشی ما هم در کنار شما هستند!
“اشتباهاتم خیلی زیاده، اگه حرف بزنم همه بهم میخندن.”
بسیار خوب. اشتباه میکنید. اشتباهاتتان هم زیاد و وحشتناک هستند. هر چه میگویید قبول.
اما کسی به خاطر اشتباه حرف زدنتان به شما نخواهد خندید.
در یک کلاس زبان انگلیسی خوب و استاندارد، معلم آنقدر در مدیریت کلاس (Classroom Management) توانایی و تبحر دارد که کار به این جاها نکشد. در ضمن، شما به این خاطر کلاس میآیید که اشتباه میکنید. اگر قرار بود اشتباه نداشته باشید، شاید میتوانستید جای معلم را بگیرید.
حتی اگر چندین برابر دیگر زبان آموزان اشتباه گرامری دارید، باید باز هم با آرامش به صحبت کردن ادامه بدهید و بگذارید معلم شما به تصحیح اشتباهات شما بپردازد. این قسمت ماجرا به عهده ماست!
“برای یادگیری زبان پیر شدهام. باید وقتی بچه بودم کلاس میرفتم.”
یادگیری زبان در خردسالی یک مزیت بزرگ دارد و آن هم این است که کودک خود را بیش از حد درگیر قوانین و ترجمه کردن عبارات نمیکند. به همین خاطر است که خردسالان زبان مادری خود را به سرعت و بدون زحمت خاصی میآموزند.
از طرف دیگر، یادگیری زبان انگلیسی در بزرگسالی یک مزیت بزرگ دارد: شما آگاهانه میآموزید، توانایی سوال پرسیدن و فکر کردن دارید، میدانید چه میخواهید و آنقدر معلومات عمومی دارید که به پیشرفت شما کمک کنند.
کلاس های زبان انگلیسی برای کودکان نمیتوانند از سطح متوسط بالاتر بروند، چون کودکان معمولا دانش لازم برای رسیدن به سطوح پیشرفته را ندارند. اگر در کودکی هم کلاس رفته باشید، باز هم باید بیشتر بخوانید!
“وقت ندارم.”
با کمال احترام، با این صحبت شما مخالفیم. هر چقدر هم سرتان شلوغ باشد باز هم وقت دارید.
برای این حرف دلیل داریم. بسیاری از آدم های به شدت یرشلوغ (مخصوصا ما ایرانیها) برای کاری که به آن علاقه دارند وقت دارند. چک کردن اینستاگرام، بازی Candy Crush یا دیدن اخبار.
آن چیزی که تعیین میکند برای کاری وقت داریم یا نه، اولویت های ماست. اگر کاری واقعا مورد علاقه ما باشد، در هر شرایطی برایش وقت پیدا میکنیم.
حالا میماند ایجاد انگیزه. این قسمت کار را به ما بسپارید.
“اینجا در ایران چیزی نمیشه یاد گرفت. اگه در یک کشور انگلیسی زبان باشم، سریع تر راه میافتم.”
درست است که قرار گرفتن در یک محیط انگلیسی زبان به تقویت زبان شما کمک فراوانی میکند، اما در اینجا به دو نکته باید توجه کنید:
اول اینکه همینجا در ایران هم کلی آدم هست که بتوانید با آنها انگلیسی حرف بزنید. شرکت در کلاس های جانبی مثل کلاس های بحث آزاد یکی از بهترین انتخاب های شماست. ما اینجا در موسسه ایران اروپا کلی از آنها را به رایگان در اختیار شما قرار دادهایم!
دوم اینکه اگر زبان شما ضعیف باشد و ناگهان وسط یک کشور پر از انگلیسی زبان بومی (Native) قرار بگیرید، ممکن است این اتفاق نتیجه کاملا عکس داده باعث کم شدن اعتماد به نفس و منزوی شما از جامعه شود.
پس تا جایی که امکان دارد همینجا یادگیری را انجام داده و آن را به فردا موکول نکنید.
در این مسیر، موانعی هم در پیش روی شما قرار گرفتهاند.
نداشتن هدف
خیلی از افراد نمیدانند چرا دارند کلاس زبان نمیروند.
اشتباه نکنید! خیلی ها میگویند “برای کارم نیاز دارم” یا “میخواهم مهاجرت کنم”. اما اینها هدف نیستند.
همانطور که قبلا هم گفتهایم، هدف شما باید مشخص، زمان دار و قابل دستیابی باشد. برای مثال، دو سال دیگر همین موقع، آیلتس 6.5.
نداشتن حس مسئولیت پذیری
یادگیری زبان چیزی نیست که بدون تلاش و پشتکار اتفاق بیفتد. به کاری که میکنید متعهد باشید، دست از تلاش برندارید و برای آن به صورت روزانه وقت بگذارید. این موضوع ربطی به هوش و استعداد شما هم ندارد.
عدم وجود یک برنامه یا روش مناسب
داشتن هذف و مسئولیت پذیری دو شرط لازم اما ناکافی برای یادگیری هستند. توصیه میکنیم در انتخاب روش، کتاب، آموزشگاه، استاد و … وسواس به خرج داده و به کمتر از بهترین ها راضی نشوید!
حالا باید چه کار کرد؟
احتمالا همین حالا هم میدانید چه کار باید بکنید. هر کار اشتباهی که تابحال انجام میدادید را کنار بگذارید و چند دقیقه به این فکر کنید اصلا چرا میخواهید انگلیسی یاد بگیرید و الان در چه جایگاهی قرار دارید.
تعارف را با خودتان کنار بگذارید و از همین حالا شیوه یادگیری خود را تغییر دهید!